- عقیده ي اسلامی
- /
- موضوعات مختلف
در تکمیل موضوعی که در روز شنبه آغاز نمودم به شما وعده دادم که موضوع بدعت و سنت را در این درس بررسی خواهیم نمود.
دین اسلام، دین خداوند بزرگ و دینی توقیفی است:
برادران، این دین، دین الهی و یک دین توقیفی است و معنای توقیفی بودن این است که خداوند بزرگ اصول و عبادات آن را به شکل مطلق تعیین کرده است و نمیتوان چیزی بر آن افزود و یا از آن کاست بنابراین از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمود:(( ... وَكُلُّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَكُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ، وَكُلُّ ضَلَالَةٍ فِي النَّارِ ...))
((... و هر چیز تازهای بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است ...))
بدعت در لغت و بدعت در دین:
طبیعتا انسانهای تندرو و میانهرو وجود دارند. باید میان بدعت در لغت و بدعت در دین تفاوت قائل شد. بدعت در لغت مطلوب است. بدعت در لغت یعنی هر چیز تازه و نو که از پیش نبوده باشد. اگر صدا را در مسجد بلند کنیم که در زمان رسول الله نبوده است آیا حرام است؟ خیر... اگر این هوای گرم را با دستگاههای امروزی سرد کنیم آیا بدعت محسوب میشود؟ خیر... اگر مجتمعهای مسکونی ایجاد کنیم و مشکلات جوانان را حل کنیم، آیا این بدعت است؟ خیر،... منافع دنیا مطلوب است و پیامبر صلی الله علیه وسلم دعا میکرد: دین ما را برای ما که حافظ امر ما است، اصلاح نما و دنیای ما که امرار معاش ما است؛ را برای ما بهبود بخش و آخرتمان را که بازگشت ما به آن است؛ برای ما نیک بگردان.یعنی وقتی شغلی برای جوانان ایجاد نمودیم، آنان را همسر دادیم، مشکل آب را حل کردیم، چاه حفر نمودیم، کشاورزی را متحول نمودیم، اینها همه از مواردی است که دین به آن تشویق میکند و منافع دنیا است و بدعت گمراه کننده به شمار نمیرود. این بدعت در لغت است. چیزی نو که از پیش نبوده باشد اما بر اساس مقاصد عالی اسلام و اصول والای آن و روحیهی عمومی آن میباشد. فرمودهی پیامبر صلی الله علیه وسلم این سخن را تایید میکند، آن جا که فرمود:
(( ...مَنْ سَنَّ فِي الْإِسْلَامِ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَأَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا بَعْدَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْتَقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْءٌ...))
((... کسی که در اسلام سنت حسنهای ایجاد کند پاداش آن را میگیرد و پاداش کسی که پس از وی به آن عمل کند را نیز دریافت میکند بدون آن که از پاداش آنان چیزی کاسته شود...))
این که از قرآن درک و برداشتی کاملا متفاوت با درک و برداشت اصحاب داشته باشیم درحالی که آنان با پیامبر بودهاند و علم والایی داشتهاند . پس ما چیزی را بر عقاید دینی اضافه نمیکنیم یا از آن نمیکاهیم. نمیتوانید چیزی را حذف کنید زیرا اگر حذف کنید خداوند را به اضافه گویی متهم کردهاید و اگر چیزی به آن بیفزایید خداوند را به نقص متهم نمودهاید. خداوند عز وجل میفرماید:
﴿ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً ﴾
(امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم)
بنابراین بدعت در لغت پذیرفته است و هر چیزی که در دنیای مسلمانان و به نفع امورشان تازه ایجاد شود؛ قابل قبول است و تا زمانی که متناسب با اهداف عمومی شریعت و اهداف والای دین و روح اسلام باشد، قابل قبول است.
اما وقتی که عبادت تازه ایجاد شود که از قبل نبوده و یا ذکرهایی شود که پیشتر نبوده، رفتارهای نوینی باشد که از قبل وجود نداشته؛ این بدعتی است که پیامبر از آن نهی کرده و فرموده است:
(( ... وَكُلُّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَكُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ، وَكُلُّ ضَلَالَةٍ فِي النَّارِ ...))
((... و هر چیز تازهای بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است ...))
موارد تازه باید بر اساس منهج الهی سنجیده شود:
برادران موارد جدید باید با منهج الهی سنجیده شود. اگر موافق با آن واهداف والایش بود؛ قابل قبول است و اگر با آن مخالف و با روح دین اسلامی در تضاد بود؛ آن را رد میکنیم. عادتها و رسوم زیادی است که از غرب آمده است و با متون دینی در تضاد است بنابراین آن را نمیپذیریم. بنابراین بدعت حسنه یا بدعت در لغت در گرو تناسب آن با منهج الهی است که اگر تناسب داشته باشد آن را میپذیریم و اگر با آن تضاد داشته باشد آن را رد میکنیم و اگر بسته به نوع کاربرد هم متناسب و هم متضاد بود پذیرش آن را مشروط به روش کاربرد آن میکنیم.شما ضبط صوت در اختیار دارید و با آن دروس علمی و قرآنی را گوش میدهید، این پسندیده است اما شخصی عاشق موسیقی است و ضبط صوتی میخرد تا ترانه گوش دهد، این پسندیده نیست.
پس هر بدعتی که از پیش وجود نداشته است آن را با منهج الهی میسنجیم اگر تناسب داشت آن را میپذیریم و اگر تناسب نداشت، آن را رد میکنیم و اگر کاربرد فراوان داشت و امکان داشت باعث خیر و یا باعث شر شود. میگوییم: در این مورد حکم آن بسته به روش کاربرد آن است و این روشی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم آورد و مسلمانان در جاهای مختلف و سرزمینهای متفاوت و با نژادهای مختلف بر آن اند. بنابراین اگر کسی سنت حسنهای از خود به جای گذارد پاداش آن و پاداش عاملان به آن را تا روز قیامت دریافت میکند.
اکنون در برخی از کشورها چیزی به نام عروسی دسته جمعی وجود دارد و پنجاه جوان را یکباره همسر میدهند. چقدر پس انداز میشود؟ تنها در یک مکان. این یک راه حل برای یک مشکل است.
انسان وقتی میخواهد هدیهای بدهد آن را بعنوان هدیهای برای ازدواج جوانان میدهد. هر چیزی که منافع مسلمانان را در بر داشته باشد پسندیده است، ما تشنج و هرج و مرج نداریم، خشکی و جمود هم نداریم به حدی که هر چیزی که در زمان رسول الله نبوده باشد را رد کنیم... خیر. اختلاط مردود است. هر بدعتی باید با منهج الهی سنجیده شود اگر با آن در تضاد بود رد میکنیم و اگر تناسب داشت میپذیریم. اولویت در این است که آب را از سرچشمهاش بنوشید، و اسلام نیز باید همان طور که آغاز شده ادامه یابد نه این که نشانههای آن را از بین برید و یا تصاویر آن را نابود کنید و ارکان آن را از بین ببرید. اولویت این است که این دین آغاز شده و به همان شکل ادامه یابد بنابراین هدفی بزرگ را برآورده کردهایم برای این که این روش، روشی برای سعادت دنیا و آخرتمان باشد.
پیامبر علیه الصلاة والسلام از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و سخنانش فقط وحی است:
برادران گرامی، باید باور داشته باشیم که پیامبر علیه الصلاة والسلام از روی هوا و هوس سخن نمیگفته و سخنان او تنها وحی است، خداوند متعال میفرماید:﴿ وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴾
(و از سر هوس سخن نمى گويد* اين سخن بجز وحيى كه وحى مى شود نيست)
یک اصل طلایی به من داد. گفت: استاد پرده برای اینکه زیبا باشد باید طول آن دو برابر عرض دیوار به اضافهی یک متر باشد آن گاه بسیار زیبا خواهد بود. پارچهای انتخاب کردم. گفتم از این پارچه پرده میخواهم. پارچه را اندازه گرفت و دید که دو متر کمتر است. دیوار به هفت متر پارچه نیازمند است و پارچه پنج متر بود. گفت: این پارچه ابریشمی تک لایه زیباتر است. او میخواست این پارچه را بفروشد، یک دقیقه بعد اصل را به خاطر منفعت فروش پارچه تغییر داد. این انسان را مد نظر بگیرید. گاهی بر اساس تمایلاتش سخن میگوید، برای منافع خودش، میستاید و بد آن را میگوید. این شخص از روی هوا و خواستههای خود سخن میگوید میخواهد این پارچه را بفروشد. یک دقیقه پیش یک اصل به من پیشنهاد کرد و از آن به شدت دفاع میکرد و درستی آن را بیان نمود و پس از یک دقیقه اصل را تغییر داد و گفت:
پارچه زربافت تک لایه زیباتر است و اگر پنج متر هم باشد اشکال ندارد.
اما باید باور داشت که پیامبر صلی الله علیه وسلم از روی هوا و هوس سخنی نمیگفته است بنابراین سیدنا سعد بن ابی وقاص گفته است: «سه چیز است که من در آن مرد هستم و در سایر موارد من یکی از مردم هستم. هر وقت نماز خواندم خودم را سرگرم چیزی دیگر نکردم تا نمازم تمام شد. هر وقت جنازهای را تشییع کردم بر عکس خواستهی نفس خودم سخن گفتم تا بازگشتم. و هر حدیثی از رسول الله صلی الله علیه پوسلم شنیدم دانستم که حقیقتا از سوی خداوند متعال است».
چیزی که پیامبر آن را آورده است معصوم از اشتباه در کردار، گفتار و تصمیم گیری بوده است.
این باور چیزی است که شما را به اجرای سنت وا میدارد.